اشتغالزایی عظیم و ارزش آفرینی برای کشور؛ جای خالی شرکتهای خلاق در طرح «جهش تولید» احساس میشود
دبیر ستاد فرهنگسازی اقتصاد دانش بنیان و توسعه صنایع نرم و خلاق در گفتوگو با همشهری از لزوم تشویق و تلاش برای توسعه شرکتهای خلاق در اکوسیستم نوآوری گفت.
این روزها طرحی به نام «جهش تولید» در مجلس در حال بررسی برای تصویب است که هدف اصلی آن رفع موانعی بهحساب میآید که در مسیر شرکتهای دانشبنیان و فناور قرار دارد. اما موضوع شرکتهای خلاق که برای کشور اهمیت بسزایی دارد، در این قانون آنطور که باید و شاید مورد توجه قرار نگرفته است. پرویز کرمی، دبیر ستاد فرهنگسازی اقتصاد دانش بنیان و توسعه صنایع نرم و خلاق معاونت علمی و فناوری ریاستجمهوری در گفتوگو با همشهری میگوید که از آنجایی که قانون نهتنها برای حال بلکه برای آینده نوشته میشود باید شرکتهای خلاق را هم مورد توجه ویژهای قرار داد. به گفته او گردش مالی صنایع خلاق و فرهنگی طی 2سال گذشته حدود 2700میلیارد دلار بوده که ایران نباید از آن بیبهره بماند.
در طرح جهش تولید نامی از شرکتهای خلاق در کنار استارتآپها و شرکتهای دانشبنیان نیامده است. چرا بهنظرتان شرکتهای خلاق باید در این طرح مورد توجه نمایندگان مجلس قرار بگیرد؟
ماهیت شرکتهای خلاق، مبتنی بر نوآوری و خلاقیت، بهمنظور ارائه محصولات و خدمات جدید است. همچنین مدلهای کسب و کار آنها معمولا در دنیا در سطح بازار هدف، مبتنی بر رشد و توسعه محصولات و خدمات خود این شرکتهاست. اگر شرکتهای خلاق، صنایع فرهنگی و فناوریهای نرم آنچنان که باید و شاید مورد توجه قرار گیرند، هم بهخاطر وسعت و تنوع موضوع، اشتغالزایی عظیمی ایجاد میکنند و هم به واسطه نیروی انسانی متخصص، خلاق و هنرمند میتوانند ارزآوری و ارزشآفرینی قابل توجهی در حوزه ثروت ملی برای کشور ایجاد کنند.گردش مالی صنایع خلاق و فرهنگی طی 2سال گذشته حدود 2700میلیارد دلار بوده است. اگر بخواهم به بخشی از این گردش مالی اشاره کنم، باید بگویم که در حوزه تلویزیون 500میلیارد دلار، در بخش تبلیغات 300میلیارد دلار، در بازیهای رایانهای 100میلیارد دلار، در فیلم و سینما 150میلیارد دلار و در حوزه موسیقی 100میلیارد دلار شرکتهای خلاق گردش مالی داشتهاند. اینها عددهای جهانی است که هنرمندان و اهالی فرهنگ ما میتوانند سهم خود را از آن، در قالب شرکتهای خلاق و نوآور بهدست آورند.
شاید خیلیها با تعاریف آشنا نباشند. میتوانید تفاوت شرکتهای دانشبنیان و خلاق را توضیح دهید؟
تفاوت شرکتهای خلاق با دانشبنیانها در این است که شرکتهای دانشبنیان محصولات و خدماتی که ارائه میدهند، مبتنی بر فناوریهای پیشرفته و هایتک است، اما محصولات و خدمات شرکتهای خلاق میتواند لزوما مبتنی بر هایتک نباشد. به همین منظور بازار بزرگی برای اینگونه شرکتها وجود دارد و همین موضوع اهمیت آنها را دوچندان میکند.
ما یک بخش low tech داریم که صنایع سنتی و کسب و کارهای کوچک در این طبقه بندی قرار میگیرند. در بخش hitech صنایع بزرگ و دانشبنیان قرار دارند و صنایع medium tech حاصل بهوجود آمدن اکوسیستمی از فناوریهای نرم، صنایع خلاق و شرکتهایی است که در حوزه صنایع فرهنگی کار میکنند. بنابراین کسبوکارهای دیجیتال و فضای مجازی، صنایع دیداری و شنیداری (پویانمایی، فیلم و سینما، موسیقی)، میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی، هنرهای تجسمی و هنرهای نمایشی، بازی، اسباببازی و سرگرمی، طراحی و معماری، مد، ورزش، اوقات فراغت، نشر و چاپ و گیاهان دارویی و طب سنتی در این گروه طبقه بندی میشوند.
چه موانعی را اما در مسیر توانمندسازی شرکتهای خلاق میبینید؟
یکی از مشکلات شرکتهای خلاق و نوآور این است که در طرحی که در مجلس برای احیا و حمایت از شرکتهای دانشبنیان در حال بررسی است، واژههای «صنایع فرهنگی»، «فناوریهای نرم» و «شرکتهای خلاق» لحاظ نشده است؛ به همینخاطر، این شرکتها ذیل شاخصهایی که قانون احصا کرده، قرار نمیگیرند. با این حال، معاونت علمی و فناوری ریاستجمهوری برنامهای را با عنوان «برنامه توسعه زیستبوم شرکتهای خلاق» پیشبینی کرده که بر اساس آن، بخشی از انتفاع تسهیلاتی که به واسطه تفاهمنامههای میان این معاونت و سازمانها و ساختارهای حاکمیتی و دولتی مثل وزارتخانه و نهادها حاصل میشود، به شرکتهای خلاق و نوآور اختصاص یابد. همچنین اگر نمایندگان محترم مجلس عنوان «صنایع فرهنگی» و «شرکتهای خلاق» را در متن طرح جهش تولید وارد کنند بسیار کمککننده است. زیرا تسهیلات مالی و امکانات حمایتی حاکمیتی و دولتی که برای شرکتهای دانشبنیان درنظر گرفته شده میتواند به راحتی در اختیار شرکتهای خلاق هم قرار خواهد گرفت.
علاوه بر اشتغالزایی و ثروت آفرینی، شرکتهای خلاق در حوزههای دیگر هم میتوانند مؤثر باشند؟
بدون تردید حضور و تقویت آنها در حوزههای دیگر هم تأثیرگذار است. اگر قانونگذار به توانمندسازی این شرکتها توجه کند، میتوانیم در بخش فرهنگی قویتر و غنیتر نسبت به صدور فرهنگ ایرانی اسلامی به دنیا اقدام کنیم. میتوانیم فعالانه از فرهنگ و پیشینه تاریخی و تمدنی خود در زمینه حفظ تنوع فرهنگ ملی و بومی دفاع کنیم. شرکتهای خلاق همچنین در حوزه نوآوری و خلاقیت میتوانند به خلق مفاهیم جدید و بهره مندی بیشتر از نوآوری کمک کنند.
در حوزه اجتماعی هم موضوعاتی چون بهبود وضعیت فرهنگ عمومی، افزایش خودباوری عمومی، پرورش اتحاد و همبستگی ملی، حفظ میراث و ارزشها و تولید محتوا برای صدور به دنیا، ارزش آفرین است. به همین دلایل ما در حوزه صادرات کالا و محصولات شرکتهای خلاق، تسهیلاتی را از طریق کریدور صادرات معاونت علمی و فناوری در اختیار آنها قرار میدهیم. شرکتهای خلاق کوچک هستند و بهترین کاری که برای آنها میتوانیم انجام دهیم، توانمندسازی آنهاست تا کمک کنیم که روی پای خود بایستند و مراحل رشد و بلوغ خود را طی کنند.
با این حال، اگرچه اقداماتی چون مشاوره برای توسعه بازار فروش، توانمندسازی در حوزه کسب و کار، کمک به فعالیت آنها در ساختمانهای مسکونی با کمک شهرداری و حمایت از آنها برای حضور در نمایشگاههای تخصصی داخلی و خارجی با هدف توانمندسازی آنها انجام میدهیم، اما به نتیجه رسیدن این توانمندسازی مستلزم آن است که واژه «خلاق» و «صنایع فرهنگی» در این قانون در حال نگارش ذکر شود. فراموش نکنیم که قانون برای آینده نوشته میشود نه برای گذشته. دنیای فناوری درحال روزآمد شدن است و ما باید از این فضا بهرهمند شویم.
در طرحی که اکنون در مجلس در حال تدوین و تصویب است، در مقایسه با قوانین پیشین درباره استارت آپها، دانشبنیانها و اکوسیستم فناوری، ما چه تغییرات، پیشرفتها و امکاناتی را شاهد هستیم و آیا این حرکت در مورد این اکوسیستم مثبت تلقی میشود؟
در طرح جدید موانعی مانند مالیات، بیمه، استقرار در پارکهای علم و فناوری، بهرهمندی از منابع استانی، اختیارات بانکها، تسهیل سرمایهگذاری و بسیاری از موارد دیگر از سوی کارگروه مرتبط و در کمیسیونهای اصلی مانند صنعت، تحقیقات و آموزش عالی مورد بررسی قرار گرفته و همه مجوزهای لازم و راههایی که به از میان برداشتن این موانع کمک میکند، مورد توجه قرار گرفته است.
پیشنهاد ما این است که با بررسیهای دقیق، عناوین شرکتهای خلاق، فناوریهای نرم و صنایع فرهنگی به آن اضافه شود. البته ممکن است این مسئله پیش بیاید که شرکتهای دانشبنیان از ساختار تجربه شدهای طی این سالها برخوردار بودهاند و شرکتهای خلاق و برنامه توسعه زیستبوم صنایع خلاق موضوع جدیدی است. با این حال مجلس میتواند دولت را مکلف کند که آییننامههای اجرایی نحوه بهره مندی شرکتهای خلاق از قانون جدیدالتصویب را تدوین کند و به مجلس ارائه دهد. درواقع حیف است که وقتی چنین حرکت مثبت و ضروری از سوی مجلس شورای اسلامی در حال شکلگیری است، شرکتهای خلاق، فناوریهای نرم و صنایع فرهنگی از آن بهرهمند نشوند.
لازم است که در کشور نوآوری رسوخ یابد و در حوزه صنایع فرهنگی که شامل بخشهای زیادی است و بازار بزرگی هم دارد، سرریز فناوری و نوآوری داشته باشیم؛ بنابراین نباید در آینده این ایراد به ما بهعنوان دولت و مجلس وارد شود که از این موضوع مهم غفلت کردهایم. یادمان باشد که کشور ما طی قرون گذشته صنعتساز بوده است؛ بهعنوان مثال، صنعت فرش و قالی در ایران متولد شده و از ایران به دنیا صادر شده است. در نتیجه، حیف است که بهعلت عدمحمایتها و تسهیلات قانونی، مالی و معنوی، به نوآوریهای روز متصل نشود. اگر این موارد به قانون جدیدالتصویب یا در حال نگارش در مجلس اضافه شود، ما میتوانیم موانع موجود را از سر راه این شرکتها برداریم